- عمو مجله ای
- چهارشنبه ۹ مرداد ۹۸
- ۱۵:۲۶
- ۰ نظر
ازدواج سفید
این روزها هشدارهایی در خصوص رواج مخفیانه ازدواج سفید در کشورمان می شنویم. اتفاقی که نه از نظر سنت و نه از نظر شرع برای خانواده های اصیل ایرانی پذیرفتنی
نیست.
همخانگی بدون ازدواج یا ازدواج سفید، پدیدهای است که دختر و پسر به عنوان همخانه با یکدیگر زندگی میکنند، بی آنکه میان آنها پیوند رسمی ازدواج و رابطه زن و شوهری
باشد. رواج چنین پدیده ای در جامعه صدای هشدار کارشناسان را به دلیل مخاطرات گسترده حقوقی، روانی و اجتماعی آن بلند کرده است.
در این پدیده، دختر و پسر و یا زن و مرد مجرد به عنوان هم خانه با یکدیگر زندگی می کنند، بی آنکه میان آن ها پیوند زن و شوهری باشد. در دنیای غرب، با توجه به تغییر سبک
زندگی و در کنار آن، افزایش فشارهای اقتصادی، به طور کلی میل به ازدواج شرعی و رسمی کاهش یافته و روابط، بیشتر بر پایه ارضای غرایز و آزمایش گونه شکل می گیرد.
علل گرایش به ازدواج سپید
علی اصغر نژادفرید- روانشناس- دلیل اصلی ظهور پدیده ازدواج سپید را نبود مسئولیتپذیری حداقل در یک طرف از رابطه میداند و میگوید: نبود مسئولیتپذیری، ریسک فاکتوری
اساسی برای زندگی محسوب میشود؛ چرا که در چنین روابطی افراد مسئولیت عملکرد خود را برعهده نمیگیرند.
بیاتی نیز با تاکید بر ضرورت مسئولیتپذیری زن و مرد در یک رابطه میگوید: چنین عاملی میتواند در تداوم زندگی مشترک تاثیر بسیار زیادی داشته باشد این در حالیست که
اکنون فضای ازدواج مناسب نیست و افراد به علت مشکلاتی مانند مسائل اقتصادی تمایل به ازدواج و رفتن زیر یک سقف را ندارند.
پیامدهای حقوقی ازدواج سفید:
علی احمدی، وکیل و مشاور حقوقی خانواده در مورد این نوع ازدواج و پیامدهای حقوقی آن می گوید: «چنین رابطه ای زنا تلقی می شود و فرزند ناشی از آن فاقد مشروعیت
قانونی است، چون نسبت فرزندی او با پدر قابل اثبات نیست.»
در چنین مواردی اغلب زن به خاطر پرهیز از بی آبرویی به دنبال اثبات رابطه ابویت فرزند و والد نمی رود و حتی اگر ادعا کند که صیغه بوده است، در صورت انکار مرد، ادعای زن،
به خاطر ثبت نبودن، قابل اثبات نیست.
در این میان فرزندان بی پدر و بی خانواده ای باقی می مانند که نه آن ها از والدین ارث می برند و نه والدین از آن ها. گرچه سایر حقوق این کودکان چون بقیه کودکان است،
اما معمولاً کسی حضانت آنان را بر عهده نمی گیرد، مگر اینکه یک پروسه پیچیده قانونی طی شود. در این موارد سپردن حضانت به مادر محتمل تر است و زن چه از نظر روانی
و چه از نظر حقوقی شکست خورده و بلاتکلیف باقی می ماند.
این افراد خانواده را نمی شناسند:
سهیلا معروفی روانشناس نیز با انتقاد از رواج سبک جدید زندگی مشترک در جامعه می گوید: «چنین افرادی برداشت درستی از خانواده و کارکردهای آن ندارند، خیلی دیر به
بلوغ فکری لازم برای تعهد و مسئولیت پذیری ازدواج می رسند و از آن می گریزند زیرا یک الگوی موفق در مورد ازدواج و خانواده تجربه نکرده اند.»
وی می افزاید: تحقیقات نشان داده است زنان در چنین رابطه هایی بیش از انواع دیگر ازدواج دچار خشونت خانگی می شوند و چنین روابطی زودتر از ازدواج های رسمی و شرعی
از هم می پاشد.
این روانشناس معتقد است کسانی که چنین سبکی از زندگی هم خانگی فاقد پیوند را انتخاب می کنند کارکردهای خانواده را باور ندارند زیرا نزد نزدیکان خود آن را تجربه نکرده اند.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان