- عمو مجله ای
- شنبه ۶ مهر ۹۸
- ۰۸:۳۵
- ۰ نظر
اعتقادات مذهبی تنها به زمان و فرد خاصی تعلق ندارد بلکه در هر برهه ای از زمان می تواند وجود داشته باشد مثلآ ناصرالدین شاه قاجار برای ادای دین خود در چهلم شهدای عاشورا با همراهی رجال دیگر دربار اقدام به پخت آش نذری می کردند تا بدین صورت حوائج و خواسته هایشان برآورده گردد بنابر این در می یابیم یک شاه مملکت نیز می تواند آن هم دز زمان قاجار شخصآ اقدام به پخت آش نذری کرده و در مراسم های مذهبی شرکت کند.
ناصرالدین شاه سالی یک بار (آنهم روز اربعین) آش نذری می پخت و خودش در مراسم پختن آش حضور می یافت تا ثواب ببرد. در حیاط قصر ملوکانه اغلب رجال مملکت جمع می شدند و برای تهیه آش شله قلمکار هر یک کاری انجام می دادند.
بعضی سبزی پاک میکردند. بعضی نخود و لوبیا خیس می کردند.عده ای دیگ های بزرگ را روی اجاق میگذاشتند و خلاصه هرکس برای تملق و تقرب پیش ناصر الدین شاه مشغول کاری بود. خود شاه هم بالای ایوان می نشست و قلیان میکشید و از آن بالا نظاره گر کارها بود. سر آشپزباشی ناصرالدین شاه مثل یک فرمانده نظامی امر و نهی می کرد.
بدستور آشپزباشی در پایان کار به در خانه هر یک از رجال کاسه آشی فرستاده میشد و او می بایست کاسه آنرا از اشرفی پرکند و به دربار پس بفرستد.( معنی ثواب رو هم فهمیدیم !) کسانی را که خیلی می خواستند تحویل بگیرند روی آش آنها روغن بیشتری می ریختند. پرواضح است آنکه کاسه کوچکی از دربار برایش فرستاده می شد کمتر ضرر می کرد و آنکه مثلا یک قدح بزرگ آش (که یک وجب هم روغن رویش ریخته شده) دریافت می کرد حسابی بدبخت میشد.
به همین دلیل در طول سال اگر آشپزباشی مثلا با یکی از اعیان و یا وزرا دعوایش می شد٬ آشپزباشی به او می گفت:بسیار خوب! بهت حالی میکنم دنیا دست کیه! آشی برات بپزم که یک وجب روغن رویش باشد!!
منبع : rangarng